درد دروني
نویسنده : دکتور طاوس وردک نویسنده : دکتور طاوس وردک

 
 
درد هرچې باشد باز هم انسان را اذیت وازار می دهد ازین خاطر دردها را درذ یل به انواع مختلف می توانیم درجه بندي کرد ، زیرا بسیار وقت انسان نمی تواند برای دیګران از درد خود شکایت کند ویا به کسې بګوید که چې نوع درد دارد و دردهای است که موقتی پیدا می شود وزود نا پدید می شود .
من در فلسفه دکتورا دارم ودکتور طبي نیستم ازین خاطر دردها را از لحاظ فلسفی بحضور تان معرفی می نمایم .
۱- دردهای اندیشوي .
۲ - دردهای انفرادي .
۳ - درد های اجتماعي .
 ۴ - دردهای ذات البیني .
۵ - دردهای سیاسي .
۶ - درد های اقتصادی .
۷ - دردهای نظامی .
۸ - دردهای ملي .
۹ - دردهای بین المللي .
همه این درد ها انسانها را از درون وبیرون می خورد وبه امراض کونه ګون مبتلا می سازد از همه مهم تر درد دروني است که بسار خطر ناک است و نسبت به درد بیروني مهم واز اهمیت بسیار زیاد برخوردار است زیرا درد بیرونی مربوط می شود به کسانی دیګر ودرد درونی مربوط می شود به شخص خود انسان ، درد که همیشه انرا احساس و شما را هر دقیق اذیت می کند ولې درد بیرونی در وجود کسې دیګرې است که تا خود کس را نه بینید ویا به شما نه ګوید شما انرا احساس نمی نمایید شاید از دیدن تلویزیونها ویا فلم ها درهای مردم را احساس نمایید ولې باز هم انقدر تاثیر نه دارد زیرا درد های بیرونی ګفته می شود اما درد درونی بسیار خطرناک است وهمیشه انهایکه به این درد مبتلا می شوند دارای احساس سیاسي - علمی - ودرک از خود - جامعه ومردم برخوردارمې باشند وقضایا را همه روزه تعقیب ودرمورد ان می اندیشد ، انهایکه سیواد نه دارند - انها هیچ نوع درد درونی نه دارند البته بیدون دردهایکه در وجود شان از لحاظ طبی کدام عضو بدن شان به کمبود ویتامین ویا بعضي امراض بیرونی که از کسې برایش سرایت نموده ویا از اثر خوراک های غیر ضروري ویا تصادمات ویا از لحاض فیزیکې به ان مواجه می شود در غیر ان اشخاص بیسیواد و کم سیواد درهای درونی داشته نمی تواند ، بطور مثال در قریه تان یک نفر از اثر دشمنی ویا از اثر بمبارد قوای خارجی ویا دشمنان افغانستان  ویا به مرګ طبعي مرده ویا کشته شده و خبر می شوید این صرف به خاطر اخذ ویا به دست اوردن سقات به انجا می روید در قصه این نمی شود که چرا این ادم کشته شد ویا مرده  به خاطر که این درک واحساس نه دارید که فکر کنید   ؟؟  کي ها اورا کشت ؟؟ به خاطر چي اورا کشت؟؟ وغیره ازین خاطر شما درد دروني نه دارید و به درد بیرونی نیز مبتلا نیستین زیرا درد دیګران را احساس نه کردین و صرف درد اقتصادی بود که انرا  بدست اوردین وبس .
درد دروني را سیاسیون - دیپلوماتها - روشنفکران چپي - و بعضې افسران ارکانحرب و متخصص احساس می کند ودارد ، ازهمین خاطر است که همیشه در مورد قضایای کشور بیتفاوت نمی مانند وهمیشه در مورد راهای حل مشکلات و بیرون رفت ازین مشکلات چرت می زنند و تجسس می نمایند وهمیشه مضامین ومقالات را برای مردم درموارد متذکره به نشر می سپارند ومجالس ، میتنګ ها و محافل اجماع های ملي را به خاطر امنیت - ترقی وپیشرفت کشور دایر می نمایند ، هموطنان ما که هر قدر کشورهای خارجي را ببیند و از هر لحاظ انرا با کشور مان مقایسه نمایند باز هم همه شان به درد دروني مبتلا نمی شوند زیرا ( مجاهدین - طالبها ) که بسیار کشورهای جهان را دیدن ودر انجا دختران وفرزندان شان تحصیل می کنند و طبقه اناث مربوط به انها دیسکو و نیمه برهنه در بازار ها می ګردند ولې باز هم اکثر در خانه های خویش با خانمها ودختران رویه حیوانی اختیار می نمایند ویا اینکه در کشور عزیز ما برای انهایکه در وطن مان زندګي دارند همیشه تبلیغ دارند که حجاب از جمله ضروریات است وبه مردم افغانستا ( طبقه اناث ) کشور انواع مظالم - تندروی - ظلم و زور روا می دارند ، ویک روز با خود نمی اندیشند که چرا فرزندان مان در لندن - امریکا - پاریس وجرمنی به شکل غربي ها لباس می پوشند و نان می خورند ومشروبات الکهولی مصرف می نمایند و درین جا به مردم افغانستان تمام قیودات را وضع می نمایند ، به خاطر اینکه انها هیچ نوع درد دروني نه دارند و از تقلید به جا ومنطقی نیز هیچ استفاده نه کردن .  
بزرګترین وخرابترین درد درونی همانا ( نوکر واسیر ) فرامین بیګانه ها خاصتا ( پاکستان -ایران وعربها ) شدن است  وچشم پت قبول کردن فرامین و اوامر شان با زیر فشار قراردادن مردم کشور مان با عملي ساختن انواع زجر وشکنجه  سر مردمان عادی وطن ما روا داشتن است که نزدیکترین مثال ان درین اواخر شاهد مدعای ما تقرر وزیر داخله افغانستان اقای داود زۍ است ، کرزۍ تا حال در بند واسارت ( حکمتیار و آی اس آی ) قرار دارد وزمان که به پاکستان سفر داشت بالای وي قبولاندن که وزیر داخله را باید که دشمن سرسخت پاکستان است ( پتنګ ) را عوض کرد و داود زۍ را به کرسي شاند داود زي که نه یک نظامی است - نه به امنیت می فهمد ونه اداره مردم را بلد است بالای مردم ما تحمیل نمود با وصف انکه در سابق نیز نوکر ګوش به فرمان ( آی اس آی ) بود ولې درین مدت که به حیث سفیر بود بسیار زیاد زیر تربیت قرارداده شد وبا رهبر خویش حکمتیار و آی اس آی ، ملاقات های داشت و اورا درین ایام بسیار اماده ساخته و در نهایت شما خواهید دید که این نوکر معلومالحال پاکستان چې ګلې بر اب خواهند داد ،وطن پرستان اصیل ( خلیلزاد - جلالی - اشرف غنی  و اقای اتمرودیګران   ) مصروف تشکیل  یک اجماع ملي اند که بتوانند مشکلات بسیار مهم وتاریخی کشورمان را که بسیار زوجوانب است با ایجاد یک ټیم خبرګان بتوانند افغانستان را ازبنبست بسیار خطرناک برهانند وسیستم نوین سیاسي را در کشور ایجاد وبروی عملي ساختن مکانیزم علمی وعملي  ان اقدام نمایند. 





September 4th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات